90/6/28
10:10 ع
اگر می خواهی شرعی زندگی کنی در استرالیا، و می خواهی ساعات قابل توجهی بیرون از خانه باشی، لازم است قبله نما همراه داشته باشی یا آی فون داشته باشی برای تشخیص قبله. چون هنگام نماز باید جهت قبله را تشخیص دهی و نمازت را بخوانی. اگر توالت هم بخواهی بروی باز به قبله نما نیاز داری چون پشت و رو به قبله نباید باشی. مصیبت وقتی بر سرت می بارد که توالت کم باشد و رو یا پشت به قبله هم باشد. انوقت باید به گونه ای عمل کنی که خلاف شرع انجام ندهی.
90/6/21
12:4 ص
سواحل سنت کیلدا در ملبورن مشهور است. تعدادی از پنگوئن ها دم غروب خود را به مکانهایی که بدین منظور تعبیه شده، رسانده و در میان سنگها مخفی می شوند تا شب را به استراحت بگذرانند. محلی که پنگوئن ها حضور می یابند از دم غروب تا پاسی از شب شلوغ می شود و توریست ها از کشورهای مختلف برای دیدن پنگوئن ها و تهیه عکس از آنها، به آنجا می آیند. تصویر برداری از این حیوانات زیبا آزاد است اما لازم است بدون فلش باشد. اگر کسی با فلش تصویربرداری کند، حتماً تعدادی از مردم حاضر در آنجا او را نهی خواهند کرد و من این مورد را از نزدیک دیدم.
روزی نیز در ترم (اتوبوس برقی) نزدیک صندلی راننده نشسته بودم که خانمی به راننده مراجعه کرده و از سیگار کشیدن مردی گلایه کرد و از اینکه به حرفش توجهی نکرده است. و این راننده بود که ترم را در بین راه نگه داشت و مرد خاطی را تهدید کرد که در صورت ادامه این منکر، او را پیاده خواهد کرد.
یکی از مهمترین عوامل توجه مردم به امر به معروف و نهی از منکر این است که مفید بودن و لازم بودن رعایت این ارزشها را باور کرده اند و معتقدند که اگر این هنجارها رعایت نشود، خود آسیب خواهند دید. ضمن اینکه می دانند که قانون هم از آنها حمایت خواهد کرد و چه بسا بسیاری از این صحنه ها نیز توسط دوربین ها ضبط می شود. خلاصه اینکه 1. آگاهی بخشی عمومی و سراسری توسط رسانه ها 2. هماهنگی بین ارگان های مختلف و وضع قوانین و مجازاتهای کاربردی و قابل توجه مالی و اعتباری 3. عمل کردن به قوانین و حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر.
به همین خاطر به نظر می رسد که امر به معروف و نهی از منکر که از آموزه های مترقی دین عزیز اسلام است، در کشور ما به درستی تبیین و اجرا نشده است. در خیلی از مواردی که نهی از منکر لازم است، آگاهی بخشی مناسب انجام نشده است. و یا تناقض در اصل ضرورت اجرای برخی ارزشها وجود دارد . گویا برخی از دستگاه های مسئول باور ندارند بعضی ارزشها را. همچنین پس از اثبات جرم، برخورد قانونی نیز صورت نمی گیرد و از همه مهمتر اگر فردی امر به معروف و نهی از منکر کند، معلوم نیست حمایتی از او صورت پذیرد.
من فکر می کنم بعد از انجام این مراحل، انتظار همگانی شدن امر به معروف و نهی از منکر، مطابق هنجارهای پذیرفته شده جامعه خود باید داشته باشیم.
90/6/16
9:10 ع
از قسمتهایی که برای ماهیگیری در کنار پهنه های آبی مشخص شده عبور می کنی و می ببینی که شهروند استرالیایی یک ماهی از آب گرفته است و اتفاقا آن را درون آب برمیگرداند، اگر از او بپرسی که چرا این کار را انجام دادی؟ خواهی شنید که می گوید: «این ماهی کمتر از 20 سانتی متر طول داشت و طبق قوانین اینجا اگر کمتر از 20 سانتی متر باشند نباید صید شوند.» از این همه رعایت قانون توسط مردم تعجب می کنی و می گویی : حالا که صید کرده بودی. آیا لازم بود که به آب برگردانی؟ اما او این بار فقط با اشاره جواب می دهد و با دستش نگاه تو را به طرف دوربینی که در آنجا نصب شده است، هدایت می کند.
یکی از شهروندان استرالیایی می گفت: اگر در انتخابات شرکت نکنی و رأی ندهی، مبلغ 500 دلار جریمه می شوی. اگر چه این دو گزارش به دو موضوع متفاوت اشاره داشت اما در این نکته مشترک بود که ابزار کنترلی با جریمه در استرالیا بسیار پر کاربرد است.
90/6/15
12:58 ص
من با افراد متعددی در مورد خدا صحبت کردم. بعضی ها لبخند تلخی می زدند و برخی پاسخ می دادند. هر چند سوال از عقاید شخصی امر مطلوبی به حساب نمی یاد اما بنا نیست که ما هم تسلیم این جو و فرهنگ بشیم.
جوانی در مورد رابطه اش با خدا این جوری می گفت: من خیلی وقتها با خدا حرف می زنم. پشت فرمون ماشین؛ هنگام دویدن و ورزش کردن و ... گاهی هم به کلیسا می رم ( حدودا 10 بار در سال). با خدا حرف می زنم. مثلا می گم خدایا من رو ببخش اگر زیاد شراب می خورم و متوجه رفتارم نیستم. خدایا من رو ببخش اگر دروغ می گم و ...
چندی قبل در شهر سیدنی تبلیغاتی مذهبی انجام شد که باورهای مذهبی مسیحیت را نشانه رفته بود. به درستی یا نادرستی این اقدام کاری ندارم. نکته مهم این بود که مردم زیادی از این اقدام ناراحت شده و احساسات مذهبی شان، جریحه دار شده بود.
اگر چه باور مردم نسبت به خدا یک باور ضعیف و حداقلی است اما نشانگر اینه که فطرت انسانها پذیرای ندای الهی است و ای کاش در میان این همه تبلیغ مادیت و دنیا، می توانستیم دیدگاه اسلام نسبت به خدا را گسترش و تبلیغ کنیم. این امکان دارد. هم در داخل کشور روی این مفاهیم، کار علمی و تبلیغی انجام شود و هم در جبهه بین الملل این اتفاق بیفتد.
90/6/3
12:54 ص
چند شهری که من در استرالیا بازدید کردم، همگی دارای مکانی به عنوان «نماد کشته شدگان استرالیا» بودند. که نشانگر احترام به کسانی بود که به خاطر وطنشان، جانشان را در جنگها از دست داده اند. این نمادها در بهترین مکان شهر و معمولا در درون فضاهای سبز و بسیار زیبا، ساخته شده است و معمولا بر بالای بلندی قرار دارد. در اطراف این ساختمان، توضیحاتی در مورد تعداد کشته شدگان و جنگهای مختلف نوشته شده است. در مورد جنگ در افغانستان بر علیه تروریسم! نیز نوشته شده که این جنگ همچنان ادامه دارد!.
اگر یکی از 1500 سرباز استرالیایی که در افغانستان به سر می برند، کشته شود، مراسم تشییع و تدفین باشکوهی با حضور شخصیتهای لشکری و کشوری برگزار شده و در رسانه ها پوشش خبری گسترده می یابد.
وقتی وارد ساختمان می شوی، افرادی را می بینی که با لباس فرم به شما خوش آمد گفته و در صورت تمایل شما، اطلاعاتی در مورد کشته شدگان ارائه می کنند.
یک روز با یکی از دوستان که کلاهی بر سر داشت وارد این ساختمان شدیم. به محض ورود یکی از کارکنان آنجا با خوشرویی تذکر داد که به احترام کشته شدگان، کلاه خود را بردارید.
این همه احترام و بزرگداشت برای کسانی است که به ناحق و به نام مبارزه با تروریسم در امور سایر کشورها دخالت می کنند. اما ما در راستای زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدای عزیزمان که جان خود را فدای اهداف بلند اسلامی نموده و برای حفظ دین و مذهب و تمامیت ارضی و استقلال کشورمان از هستی خود گذشتند، چه کرده ایم!
90/5/30
12:28 ص
شهادت مولای متقیان و امیر خوبی ها تسلیت باد.
انجام مراسم عبادی در استرالیا آزاد است و اصولا دین فردی ـ هر دینی که باشد ـ آزاد است. مهم این است که به مسائل حکومتی کاری نداشته باشد. نماز خواندن یکی از نشانه های مسلمان بودن است و شما به راحتی می توانید این واجب را به جای آورید. هر جا که باشد حتی در پارکها و هیچ کس به شما نگاه نخواهد کرد و یا شما را تحقیر نخواهد کرد. چون مردم استرالیا با مذاهب، ادیان و مکاتب الهی و غیر الهی سر و کار دارند و دیدن مراسم عبادی هر مکتبی برایشان عادی شده است.
حتی در مکان هایی که تعداد قابل توجهی مسلمان حضور دارند اتاق هایی جهت نماز خواندن اختصاص می دهند. فرودگاه ملبورن نیز نمازخانه دارد که در تصویر مشاهده می کنید. مکانی جهت وضو گرفتن و مکانی نیز برای نماز خواندن. جالب است بدانید که مسلمانان دو درصد مردم استرلیا را تشکیل می دهند.
من در نمازخانه فرودگاه بین المللی حضرت امام خمینی (قدس سره) نیز نماز خوانده ام و انصافا خیلی بزرگتر از نمازخانه فرودگاه ملبورن نیست. در حالی که اکثر جمعیت ایران را مسلمانان تشکیل می دهند.
90/5/24
12:12 ص
اگر چه احساس نمی کنید اما همه جا تحت نظر هستید. مخصوصا که مسئول کتابخانه حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها باشی و آنها هم بدانند. یک مرکز در شمال سیدنی هست که ورودی ها را به دقت بررسی کرده و رفتار و کنش آنها را تحت نظر دارند. گول این آزادی های ظاهری را نخورید. همه چیز تحت کنترل است.
اینها حرفهایی بود که از زبان تعداد قابل توجهی از مسلمانانی که در استرالیا زندگی می کنند شنیدم. وقتی از آزادی بیان در منابر و در حسینه ها و مساجد و ... سوال می کردم، جواب این بود که اگر از اسرائیل حرفی نزنی و بر علیه سیاستهای حکومت استرالیا که شباهت زیادی به سیاست های دولت انگلستان دارد هم حرفی نزنی، هر چه دلت می خواهد می توانی بگویی.
یکی از دوستان در آنجا می گفت که یک بار در مورد تانکهای مرکاوای اسرائیل و توانایی ها و ضعف هایش بحث بود که برای مستدل کردن در اینترنت تانک مرکاوای اسرائیل را جستجو کردیم که با این پیام مواجه شدیم: « جستجوی شما تحت نظارت ما می باشد.» یعنی حواست رو جمع کن که چه چیزی رو داری جستجو می کنی؟!
و آنجاست که عظمت ملت ایران و مقاومت رهبر کبیر انقلاب را بهتر درک می کنی. و به یاد می آوری سخنان امام خامنه ای را که در هیچ جای دنیا مثل ایران علیه ظلم و ستم رژیم منحوس اسرائیل صدا و فریاد بلند نمی شود. و وحشت و ترس استکبار از گسترش انقلاب اسلامی نیز از همین منظر است.
90/5/21
4:53 ع
یکی از هشت موزه برتر ملبورن، موزه ای است در محله سنت کیلدا، محله سنت کیلدا در ملبورن مشهور است، منطقه ای که بیشتر یهودی نشین است. موزه نیز متعلق به یهودیان می باشد. ساعت ده صبح باز می شود و در ورودی آن یک پلیس مستقر است.
عکس برداری از موزه مطلقا ممنوع است. چیزی که در همه موزه های ملبورن بدون فلش اشکالی ندارد. اما در این موزه ممنوع می باشد. از همان ابتدا یک خانم حدود پنجاه و پنج ساله خوش آمد گفت و بیان داشت به دو زبان عربی و انگلیسی می تواند توضیحات ارائه کند. گفتم انگلیسی لطفا. و او سیر تاریخ یهود در استرالیا را بیان داشت و گفت اولین گروهی که وارد استرالیا شدند و در اینجا نظام شهری ایجاد کردند، یهودیان بودند. در دلم گفتم: پس چرا رفتند فلسطین را غصب کردند. چرا نیامدند همین سرزمین وسیع و بزرگ را به نام خود ثبت کنند. اما از بیان علنی آن اجتناب کردم.
پس از بیان تاریخ یهود در استرالیا و نشان دادن آداب و رسوم و مراسم عبادی یهود و نمونه تورات و ... به بیان سیر تاریخی یهود پرداخت. این سیر تاریخی در کف زمین و در مسیر رفت و آمد حک شده بود. یکی از مراحل تاریخی یهود، ظهور و بعثت نبی مکرم اسلام ـ که جانم فدایش باد ـ بود. وقتی به دقت نگاه کردم دیدم که نام مبارک حضرت محمد صلی الله علیه و آله نیز بر روی زمین حک شده است و معلوم نیست که چند نفر خواسته یا ناخواسته از روی آن عبور کرده اند.
بنا بود که بعد از بازدید موزه، در مراسم عبادی آنان شرکت کنم که شرطش گذاشتن کلاه کوچک یهودی بر سر بود. اما بعد از دیدن این خباثت که نشانگر کینه و عداوت یهود با پیامبر مهربانی ها است، به سرعت محل موزه را ترک کردم و این سیل اشکها بود که بدون اختیار سرازیر شده بود.
90/5/17
12:42 ص
یکی از عادات مردم استرالیا که می شه گفت به فرهنگ تبدیل شده، اینه که کم می خورن و زیاد می دون. بنا نیست که من در این یادداشت ها فقط نقاط ضعف زندگی مردم استرالیا رو بگم. بنابراین یکی از خوبی های آنها این بود که فرهنگ ورزش منحصر در دیدن آن از طریق رسانه ها نبود، بلکه در متن زندگی مردم قرار داشت. هر کسی طبق سلیقه خودش و یا ساعتی که فرصتش رو داره، برنامه ورزش دو خودش رو تنظیم می کرد. بنابراین در هر ساعتی از روز که سری به خیابانهای ملبورن می زدی، می دیدی که عده ای در حال دویدن هستند. در پارک ها، فضاهای سبز، پیاده روها، کنار رودخانه ها و ... و این ورزش اختصاص به جوانان نداشت.
اما معمولا دونده ها گوشی به گوش دارند و همزمان با دو، مشغول گوش کردن به صوت مورد علاقه شون هستند. وقتی از علت ورزش روزانه سوال می کنی، می گویند برای سلامتی جسمی و تناسب اندام ، ورزش می کنند.
من کاری به انگیزه آنان ندارم. اما نمی توانیم ما سلامت جسمی خود را تأمین کنیم به این نیت که هنگام ظهور حضرت صاحب الزمان عجل الله فرجه، بتوانیم خدمتی انجام بدهیم و یا نمی توانیم جسم خود را تقویت کنیم که " قو علی خدمتک جوارحی"؟
90/5/5
7:5 ص
در اکثر پیاده رو و پارکهای استرالیا، پلاستیک هایی گذاشته شده است که مردم بتوانند با آن، مدفوع سگشان که همراهشان بیرون آمده است، جمع کنند تا محیط تمیز بماند. با این وجود هنگام عبور از سبزه ها و چمن ها باید بسیار مراقب باشید و گرنه ممکن است پا روی مدفوع سگ بگذارید. من بارها در کنار پیاده روهای خیابان های فرعی و یا محیط پارک ها را نگاه کردم و نجاسات باقی مانده سگ ها را دیدم.
در اینجا سگ یکی از اعضای خانواده محسوب می شود و اعضای خانه با او ارتباط صمیمی برقرار می کنند و احترام فراوانی دارد و من فکر می کنم جمعیت سگها از آدمها بیشتر باشد اینجا. اگر سگ یک خانواده گم شود، اطلاعیه هایی برای پیدا کردنش بر در و دیوار نصب می کنند و لابد پلیس هم در جریان قرار می گیرد. اگر سگی مریض شود فورا به بیمارستان برده می شود. من یکی از این بیمارستان های مجهز در ملبورن را دیدم که بخش های مختلفی داشت. حتی بخش جراحی مغز. دو متخصص اعصاب سگ نیز در استرالیا هستند که بیماری های عصبی سگ ها را درمان می کنند!. و البته بیمارستان های حیوانات درآمدهای نجومی نیز دارند.
این احترام فوق العاده به حیوانات در حالی است که تعداد زیادی انسان، در گوشه و کنار جهان در خون خود می غلطند و گرسنگان زیادی وجود دارند که از شدت گرسنگی جان می سپارند.
کی مهدی صاحب الزمان ـ که جانم فدایش باد ـ پرده از چهره خواهد گشود تا این تبعیض های فاحش و بی منطق در این کره خاکی از بین برود.
به نام خدا. طلبه ام. چندین ساله که کارهای پژوهشی انجام می دم. دو کتاب درباره شیخ محمد عبده و شیخ محمدجواد مغنیه و کتاب مأخذشناسی پیشگیری از جرم، چهل حدیث گلهای آفرینش و حدود 30 مقاله نتیجه فعالیتهای پژوهشی ام می باشد.