85/7/28
11:24 ع
در انتظار منجی جهان از دست همه مستکبران
روز قدس را گرامی می داریم.
همین است ابتدای سبز اوقاتی که میگویند و سرشار گل است آن ارتفاعاتی که میگویند
اشارات زلالی از طلوع تازهی نرگس پیاپی میوزد از سمت میقاتی که میگویند
زمین در جست وجو، هر چند بیتابانه میچرخد ولی پیداست دیگر آن علاماتی که میگویند
جهان این بار دیگر ایستاده با تمام خویش کنار خیمهی سبز ملاقاتی که میگویند
کنار جمعهی موعود، گلهای ظهور او یکایک میدمد طبق روایاتی که میگویند
کنون از انتهای دشتهای شرق میآید صدای آخرین بند مناجاتی که میگویند
و خاک، این خاک تیره آسمانی میشود کمکم در استقبال آن عاشقترین ذاتی که میگویند
و فردا بیگمان این سمت عالم روی خواهد داد سرانجام عجیب اتفاقاتی که میگویند.
زکریا اخلاقی
85/7/22
1:7 ص
دردا که امام بتشکن را کشتند
در حال نماز بوالحسن (علیه السلام) را کشتند
شهادت حضرت ابو الحسن امیر مؤمنان علی (علیه السلام) را تسلیت عرض می کنیم.
85/7/22
12:22 ص
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلّم):
إنَّما سُمّی رمضانُ رمضان، لأنَّهُ تُرمضُ فیه الذُّنوب أی تُحرقُ
******************************
همانا ماه رمضان رمضان نامیده شد، زیرا که این ماه گناهان را می سوزاند. (می آمرزد)!
(مستدرک الوسائل - ج 7 - ص 484)
از نظرات دوستان خیلی متشکرم، اینجا قسمتی از خطبه شعبانیه را آوردم انشاءالله خداوند متعال به همه ما توفیق عمل عنایت بفرماید.
85/7/18
10:17 ع
بسم الله الرحمن الرحیم
انا انزلناه فى لیله القدر وما ادراک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر تنزل الملا ئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر سلا م هى حتى مطلع الفجر.
اى عفو تو شامل گناهان کوى تو پناه بى پناهان بر خسته دلان شفاى دردى محروم نکرده دردمندى
باز است درت بر آزمندان اى عشق دل نیازمندان جز تو که نظر به حال ما کرد یا گوش بر این مقال ما کرد
بخشنده هر گناهى اى دوست
بر گم شدگان پناهى اى دوست
ما, آن (قرآن) را در ((شب قدر))نازل کردیم و تو, چه مى دانى ((شب قدر))چیست؟ شب قدر, از هزارماه بهتر است, فرشتگان و ((روح)) در آن شب به اذن پروردگار خود, براى تقدیر هر کارى نازل مى شوند, آن شب انباشته از سلامت و برکت و رحمت, تا طلوع صبح است.
در این شبهای قدر از همه التماس دعا داریم
85/7/7
6:4 ع
85/7/7
5:56 ع
معلم پای تخته داد می زد، صورتش از خشم گلگون شد و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان ماند ولی آخر کلاسیها لواشک بین خود تقسیم می کردند، وان یکی در گوشه ای دیگر کتابش را ورق می زد.
برای اینکه بی خود های و هو می کرد و با آن شور بی پایان تساوی های جبری را نشان می داد،تساوی را چنین بنوشت، که یک با یک برابر است.
میان جمع شاگردان یکی برخاست. همیشه یک نفر باید به پا خیزد. به آرامی سخن در داد: تساوی اشتباهی فاحش ومحض است!!!.
نگاه بچه ها ناگه به یک سو خیره گشت... معلّم مات برجا ماند و او با پوزخندی گفت:
اگر یک فرد انسان واحد یک بود، آنکه زور داشت بالا بود؟ وانکه دستی فاقد زر داشت پائین بود؟...
وان که صورتی چون مه داشت بالا بود؟ وان سیه چرده که مینالید پائین بود؟؟؟
حال می پرسیم اگر یک فرد انسان واحد یک بود پس چه کس دیوار چینیها را بنا می کرد...
معلّم ناله آسا فریاد زد. بچّه ها در جزوه های خویش بنویسید که یک با یک برابر نیست. خسرو گلی
85/6/21
12:18 ص
به نام خدا و با سلام
شخصی هنگام عبور از شبستان مسجد، چشمش به مردی افتاد که خیلی با عجله نماز می خواند و آرامش نماز را مراعات نمی کرد. ناراحت شد و با کفش خود، محکم بر سر او کوفت و گفت:
- نماز، خصم (دشمن) تو شود! این چه نمازی است که به جای می آوری؟ زود باش نماز خود را با آرامش اعاده کن.
آن مرد با آهستگی نماز را دوباره خواند. آن شخص بعد از تمام شدن نماز گفت:
- حال خودت بگو، این نماز بهتر بود یا نماز اول!؟
مرد گفت:
- نماز اول!
- چرا؟
- چون نماز اول از ترس خدا بود و نماز دوم از ترس کفش شما!
85/6/15
9:56 ص
به بهانه این شعر:
اونجا رفتن روی مین که دنیا رو رها کنین؛ درد بی درمون دنیا دوستی رو دوا کنین ؛ اونجا زیر برف و بارون توی سنگرای سرد ؛ اینجا ویلا و تجمل رو دلا نشونده درد ؛ یکی محزون یکی خندون شیوه ی اونا نبود ؛ این طریق نبوی و سیره ی مولا نبود ... متن کامل:( http://paybast.parsiblog.com)
می خواستی وارد اتوبان قم - تهران بشی، عکس شهدا زینت بخش قسمت فوقانی دکه های دریافت عوارض بود. هر وقت که از اونجا رد می شدی به یاد شهدا می یفتادی. وارد اتوبان هم که می شدی ، گاهی با این گونه تصاویر برخورد می کردی. یه نموره هم که شده شرمگین می شدی. با خودت می گفتی اینها برای چی رفتن جوون خودشون رو دادند!؟
حالا هم وارد اتوبان قم - تهران می شی، قسمت فوقانی دکه های دریافت عوارض پر شده از تبلیغات. تبلیغات اجناس لوکس؟ تبلیغ پرخوری؟ تبلیغ اشرافی خوری؟ تبلیغ تجمل گرایی ؟ وارد اتوبان می شوی، به جای تک تک تصاویر شهدا ، با تبلیغات رنگارنگ و پرجلوه روبرو می شوی؟!
راستی این جایگزینی به چه دلیلی رخ داد؟ گفتند تصاویر شهدا ، تمرکز رانندگان را به هم می زند!؟ و باعث تشدید تصادفات می گردد!!؟؟ گفتند: تصاویر شهدا مردم را افسرده میکند؟؟!!
راستی حالا تمرکز رانندگان به هم نمی خورد؟؟ حالا نشاط زیادی به مردم عرضه میکنند؟؟ باید کسانی که تمکن مالی ندارند این همه جلوه های رنگارنگ را ببینند وحسرت بخورند؟؟
راستی چیزی جز نفع اقتصادی در نظرشان بود؟؟
85/6/13
11:15 ع
به نام خدا و با سلام
یکی از رویکردهای منفی در اداره جامعه، رفتن مدیران به سمت تجملات و اشرافی گری است. گویا این قصه سابقه ای طولانی دارد. نمونه یکی از مدیران صالح را می خوانید:
سلمان فارسی به پیشنهاد امام علی(ع) و در زمان خلیفه دوم، استاندار مدائن شد. او از حقوق دولتی استفاده نمیکرد و زندگی خود را از راه حصیربافی تأمین میکرد. برخی به این روش اعتراض کردند. از جمله شخص خلیفه وقت در نامه ای اعتراض خود را اعلام کرد. متن زیر پاسخ سلمان محمدی به نامه خلیفه دوم است:
..... در آن نامه متذکر شده بودی که در آنجا به شغل حصیربافی رو کرده و غذایت نان جو است. بدان، این کار از اموری نیست که بتوان مسلمان را بر آن سرزنش کرد. ای عمر! به خدا سوگند خوردن نان جوین و بافتن حصیر و بی نیازی از مردم نزد خدا، بهتر است از خوردن غذا و نوشیدن نوشابه های رنگارنگ که از اموال مردم و غصب حقوق، تأمین گردد.
اما اینکه گفته بودی تو مانند فردی عادی زندگی می کنی و مردم را بر خویش گستاخ کردی تا جایی که هیبت مقام والی را به دست فراموشی سپرده و مردم را بر گرده ات سوار کردی و به این وسیله آبروی سلطنت خویش را بردی و این روش موجب ضعف و زبونی قدرت اسلام می شود، بدان که ذلت بر طاعت پروردگار بهتر از عزت در عصیان اوست.
(معارف و معاریف ، چ 6، ص 313)
به نام خدا. طلبه ام. چندین ساله که کارهای پژوهشی انجام می دم. دو کتاب درباره شیخ محمد عبده و شیخ محمدجواد مغنیه و کتاب مأخذشناسی پیشگیری از جرم، چهل حدیث گلهای آفرینش و حدود 30 مقاله نتیجه فعالیتهای پژوهشی ام می باشد.