87/4/29
4:39 ع
با عرض معذرت از دوستان عزیز، چون هنوز این مقاله به چاپ نرسیده، پاورقی ها رو حذف کردم، اگه مورد خواصی رو خواستین، بفرمایین تا مدرکش رو ارائه کنم.
در مجله اشپیگل، تحت عنوان «آلمانیها، ملتی بدون اخلاق» آمده است: « در پایان هزاره[1]، جامعه گرفتار بحران عمیق اخلاقی است. اتفاق نظر در اینکه خیر و شر چیست، در حال زوال است؛ در سیاست، رفاه اجتماعی تقریباً نقشی ندارد و در اقتصاد، منفعت شخصی عامل اصلی است».
«انهدام تصور عمومی درباره مسایل شرمآور و اخلاقی، در جُنگها و شوهای تلویزیونی که در برنامههای عصر شبکههای تلویزیونی پخش میشوند، قابل ملاحظه است... این گونه شوها از این تخیل زندهاند که بهتر است به جای اینکه نامشهور باقی بمانم با عیب و نقص خود مشهور شوم؛ بهتر است یک خوک (آدم رذل) مشهور باشم تا انسانی اخلاقی اما صفر یعنی نامشهور. ادامه مطلب...
87/3/5
9:45 ع
به نام خدا و با سلام به همه دوستان.
با عرض معذرت از اینکه دیر به روز شد.
آدم هر چی تاریخ رو نگاه می کنه چیزهای عجیب تر و گاها تازه تر می بینه.
یکی از کارهایی که امام علی(ع) در دوران خلفا انجام می داده، کشاورزی بوده است. یکی از مناطقی که امام در آنجا فعالیت کشاورزی داشت یَنبُع بود که در 165 کیلومتری مدینه قرار داره. امام بین مدینه و ینبع در رفت و آمد بود و گاهی مدت زیادی را در آنجا به سر می برد. و همین مساله نشانگر غربت امام علی(ع) است.
نکته بعدی اینکه امام گاهی توسط خلیفه سوم تبعید می شد که به یبنع می رفت.
وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، السمهودی، ج 2، ص 1334.
موسوعه الامام علی بن ابی طالب فی الکتاب و السنه و التاریخ، محمدی ری شهری، ج 3، ص 263.
87/1/22
10:41 ص
اگر چه از نظر حس شاعرانه اصلا اشکالی نداره که به حضرت زهرا(که جانم فدایش باد) گل یاس اطلاق بشه. اما برخی فکر می کنن این مطلب مستند روایی هم داره. به روایت زیر دقت کنید:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَائِحَةُ الْأَنْبِیَاءِ رَائِحَةُ السَّفَرْجَلِ وَ رَائِحَةُ الْحُورِ الْعِینِ رَائِحَةُ الْآسِ وَ رَائِحَةُ الْمَلَائِکَةِ رَائِحَةُ الْوَردِ وَ رَائِحَةُ ابْنَتِی فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ رَائِحَةُ السَّفَرْجَلِ وَ الْآسِ وَ الْوَرْدِ .....(1)
بوی معنوی پیامبران، بوی «به» است و بوی حورالعین بوی آس و بوی ملائکه بوی گل سرخ و بوی دخترم فاطمه زهرا بوی به و آس و گل سرخ است...
«آس» نام عربی درخت «مُورد» است که درختی شبیه انار میباشد و برگهای آن بوی خوشی میدهد و گل سفید رنگ و خوشبویی نیز دارد.(2)
پاورقی:
1. مستدرک الوسائل، ج 16، ص 399
2. طب اسلامی، مصطفی نورانی، ج2، ص 36.
86/11/24
1:44 ع
86/10/9
9:41 ص
جهان متمدن شده!
دیگر کسی قدیمی نمی اندیشد
مثل اینکه آسمان تیره، دوست داشتنی تر شده!
عبور از جاده های تاریک بیشتر شده
نشانی ها را اشتباهی می دهند.
کوچه های فکر، به بن بست می خورد.
از این به بعد، خانه های عقل را لب مرداب می سازند.
مسابقه پرخوری، رکورد پنجاه روز غذا نخوردن، مسابقه پرتاب تلفن همراه، دو شبانه روز روی پا ایستادن!
مهم شکستن رکورد استادامه مطلب...
86/9/25
8:21 ص
جوانی نزد عارفی رفت و غمگین از او برای مشکلش کمک خواست. گفت من نمی توانم در برابر گناه مقاومت کنم. عارف نگذاشت حرف جوان تمام شود و با تندی گفت: هیچ گاه گناه خودت را نزد دیگران بازگو نکن؛ حالا به تو پیشنهاد می کنم همراه من به مزرعه بالای دهکده بیایی تا شاهد گرفتن میمونی باشیم که خیلی کوچک اما فوق العاده چابک است. برای گرفتنش قفسی درست کرده ایم تا او را با کمک خودش زندانی کنیم. این میمون به میوه های مزرعه خیلی ضرر می زند. باید او را بگیریم و به جای دیگری منتقل کنیم.
جوان گفت: چگونه او را خواهید گرفت. عارف ادامه داد: قفس چهارگوشی ساخته ایم که فاصله بین میله های آن کم و فقط به اندازه دست های میمون است. قفس را داخل مزرعه می گذاریم و موزی درونش می گذاریم. چون قفس بسته میمون برای گرفتن موز ناچار سعی می کند از بیرون قفس و لای میله ها آن را بیرون بکشد اما بعد از آنکه موز را گرفت چون دستش بزرگتر شده نمی تواند آن را بیرون آورد و در نتیجه خودش را زندانی میکند. آنگاه ما برای گرفتن او نزدیکش می رویم. او که می خواهد با موز فرار کند و حاضر نیست موز را رها کند، اسیر ما خواهد شد.
نقشه مو به مو اجرا شد و میمون زندانی. عارف به سمت جوان برگشت و گفت: این موز همان گناهی است که مدعی هستی تو را رها نمی کند. و به قفسی تنگ و باریک بسته است. موز همیشه می تواند آنجا باشد. این تو هستی که باید آن را رها کنی و دستت را بیرون بکشی و خودت را از شر قفس رها کنی و دستت را بیرون بیاوری. زندانبان خود تو هستی و کلید رهایی هم در دست توست. به همین سادگی.
86/8/20
8:36 ص
وقتی به تاریخ اهل بیت نگاه می کنیم می بینم که فقط در دو مورد عبارت فداها ابوها به کار رفته است. این عبارت در برابر اوج علاقه و دلبستگی بیان می شه. یکی پیامبر گرامی اسلام(ص) به حضرت فاطمه زهرا (س) فرمود و دیگری حضرت موسی بن جعفر (ع) به حضرت فاطمه معصومه (س)
به متن زیر دقت کنید:
در ایام خردسالی حضرت معصومه علیهاالسلام روزی جمعی از شیعیان به مدینه وارد می شوند تا پاسخ سؤالهای خود را از محضر امام کاظم علیه السلام دریافت کنند، ولی آن حضرت در مسافرت بود. آنان پرسشهای خود را نوشتند و به خانواده امام کاظم علیه السلام دادند، ولی هنگام خداحافظی دیدند حضرت معصومه علیهاالسلام پاسخ پرسشهای آنها را نوشته و آماده کرده است. شیعیان با سرور و شادی به سوی وطن رهسپار می شوند که در مسیر راه به امام کاظم علیه السلام برخورد می نمایند و ماجرا را به عرض آن حضرت می رسانند. امام آن نوشته را از آنها می طلبد و پس از مطالعه آن مسرور گشته، سه بار می فرمایند:
«فداها ابوها؛ پدرش به فدایش باد».
منبع: کریمه اهل بیت، ص 64 - 63.
86/7/29
1:17 ع
به نام خدا و با سلام به همه دوستان عزیزی که در این مدت 40 روزه که سراغ وبلاگم نیومدم، اومدن و سر زدن و ابراز محبت کردن و سراغم رو گرفتن.
جای همه شما خالی ماه مبارک رمضان رو در شهر محمدآباد، اطراف زابل بودم. متاسفانه دسترسی به اینترنت نداشتم و حسابی دلم واسه وب تنگ شد. واسه وبلاگ و دوستان اینترنتی.
واقعا حضور طلبه ها در ایام خاص در مناطق محروم مثل زابل خیلی نیازه. امسال روحانی های اعزامی کمتر بودن. به همه دوستان طلبه سفارش می کنم که حضور خودشون رو در این گونه مناطق بیشتر و پررنگ تر کنن.
یه عده از خدا بی خبر هم به دنبال این هستن که تبلیغ در منطقه سیستان و بلوچستان از بین بره. به نظر من به شهادت رساندن حجت الاسلام مهدی توکلی در خاش هم در همین راستاست.
امیدوارم این خط مقدم جبهه تبلیغ، هیچ گاه خالی نشه. و طلاب وظیفه شناس سنگر تبلیغ، مخصوصا در این گونه مناطق رو رها نکنن.
به امید ظهور منجی عالم.
86/6/4
7:26 ع
به نظر شما امام زمان (عج) در زمان غیبت همیشه تنها هستند؟ کارهایی که دارن رو خودشون به تنهایی انجام می دن؟ کمک کاری ندارن؟
در روایات به این موضوع اشاره شده که امام زمان (عج) پیش خدمت دارند که بهشون می گن : «ابدال».
این افراد از بین همین مردم انتخاب می شن. هر موقع یکی از اونها فوت کنه، یه نفر دیگه انتخاب می شه.
این افراد ویژه بین 30 تا 80 نفر هستند. در برخی روایات تصریح شده که نصفشون زن هستند.
دوست دارین بدونین این افراد چه ویژگی هایی دارند که به عنوان رجال غیبی حضرت برگزیده می شن؟
1. قلبشون مثل قلب حضرت ابراهیمه. یعنی از نظر شدت، صلابت ، بردباری و ایستادگی و حمایت از دین خدا مثل حضرت ابراهیم هستند.
2. سپر بلای انسان ها هستند.
3. راضی به قضای خدایند.
4. عفو و بخشش زیادی دارند. ایثارگرند.
5. خیرخواه مسلمین هستند.
فکر میکنم محبت و علاقه ای که به امام زمان (عج) داریم به تنهایی کافی نیست. باید خیلی تلاش کنیم تا بتونیم یه نفر از «ابدال» باشیم. و این امکان داره اگر.....
برای دیدن مستندات مطالب فوق و مشاهده اصل مقاله به این آدرس مراجعه کنید.
86/5/19
11:16 ع
آفتاب سوزن های تیزش را بر سرت فرو می کند؛ سوزن هایی که در کوره آتشش سرخشان کرده است. تو بی اعتنا به سوزن ها، از کوه نور بالا می روی.
شوق دیدار غار حرا، سطل هایی به دست گرفته و آماده ایستاده است تا هر وقت سیل، خانه چشمت را پر کرد، آب هایش را بیرون بریزد. نزدیک تر می شوی و غار حرا را از دور می بینی. تصویر خانه وحی از چشمانت به گوشه مغزت می رود و پیام عظمت و احترام را به پاهایت مخابره میکند. گام هایت آرام تر جلو می روند و شوق صورتت را خیس می کند.
به دهانه غار می رسی و اشک هایت دیگر آنقدر نیستند که انگلشت سبابه ات بتواند پاکشان کند. چند نفری از غار بیرون می آیند و گریه می کنند ولی اشک هایشان بی رنگ نیست. ناراحتی، داخل چشم هایشان رنگ غم ریخته است. اشک ها با غم آغشته می شود و از گونه هایشان جاری می گردد. چهره هایشان ماتم زده است. تعجب می کنی و آرام وارد غار می شود.
تصویری که از درون غار در چشمت حک می شود، به سمت گلویت می رود و بغضی به سنگینی سنگ در گلویت می گذارد. وهابی ها به خانه وحی پیامبرت هم رحم نکرده اند. داخل فضای مقدس غار، چند میمون وحشی گذاشته اند. سیل اشک مصیبت، شوق را همراه سطل هایش غرق می کند و ماتم، شانه هایت را به شدت تکان می دهد. پاهایت سست می شود. به سختی بیرون می آیی و کنار دهانه غار می نشینی.
به یادت می رسد دیگر اینجا وهابی ها نیستند تا وقتی اشک و ناله ات را ببینند، با پارس هایشان چنگ به روحت بکشند. همانطور که نشسته ای و اشک هایت تا زیر گردنت دویده اند، صورتت را به طرف آسمان می گیری و فریاد می زنی: یا محمد مظلوم!
توضیح اینکه: یکی از دوستان در سفر اخیری که به مدینه داشته است شاهد بوده که در غار حرا میمون هایی زائران را اذیت و آزار می کردند....
(برادرم عباس)
به نام خدا. طلبه ام. چندین ساله که کارهای پژوهشی انجام می دم. دو کتاب درباره شیخ محمد عبده و شیخ محمدجواد مغنیه و کتاب مأخذشناسی پیشگیری از جرم، چهل حدیث گلهای آفرینش و حدود 30 مقاله نتیجه فعالیتهای پژوهشی ام می باشد.