86/2/15
12:9 ص
روزى جحی (شخصیت فکاهی در فرهنگ اعراب) براى خرید خر به بازار رفت. مردى از او پرسید: کجا مىروى؟ گفت: «به بازار مىروم که خرى بخرم». مرد گفت: بگو انشاء الله! گفت: «وقتى خر در بازار است و زر در کیسه من، نیاز به گفتن ان شاء الله نیست». وقتى به بازار وارد شد، پولش را دزدیدند. در راه برگشت به همان فرد برخورد کرد؛ مرد پرسید: از کجا مىآیى؟! گفت: «ان شاء الله از بازار؛ ان شاء الله زرم را دزدیدند؛ ان شاء الله خرى نخریدم و دست خالى و زیان دیده به خانه بر مىگردم؛ ان شاء الله»!
در زندگی روزمره ما هم همینطوره. اما گاهی توجه نداریم .ضررهایی که از توجه نکردن به خدا می بینیم رو درک نمی کنیم. خوب گاهی اوقات خدا یه چشمه می یاد و نشون میده تا حواسمون جمع بشه.
به نام خدا. طلبه ام. چندین ساله که کارهای پژوهشی انجام می دم. دو کتاب درباره شیخ محمد عبده و شیخ محمدجواد مغنیه و کتاب مأخذشناسی پیشگیری از جرم، چهل حدیث گلهای آفرینش و حدود 30 مقاله نتیجه فعالیتهای پژوهشی ام می باشد.