سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

86/9/25
8:21 ص

جوانی نزد عارفی رفت و غمگین از او برای مشکلش کمک خواست. گفت من نمی توانم در برابر گناه مقاومت کنم. عارف نگذاشت حرف جوان تمام شود و با تندی گفت: هیچ گاه گناه خودت را نزد دیگران بازگو نکن؛ حالا به تو پیشنهاد می کنم همراه من به مزرعه بالای دهکده بیایی تا شاهد گرفتن میمونی باشیم که خیلی کوچک اما فوق العاده چابک است. برای گرفتنش قفسی درست کرده ایم تا او را با کمک خودش زندانی کنیم. این میمون به میوه های مزرعه خیلی ضرر می زند. باید او را بگیریم و به جای دیگری منتقل کنیم.

جوان گفت: چگونه او را خواهید گرفت. عارف ادامه داد: قفس چهارگوشی ساخته ایم که فاصله بین میله های آن کم و فقط به اندازه دست های میمون است. قفس را داخل مزرعه می گذاریم و موزی درونش می گذاریم. چون قفس بسته میمون برای گرفتن موز ناچار سعی می کند از بیرون قفس و لای میله ها آن را بیرون بکشد اما بعد از آنکه موز را گرفت چون دستش بزرگتر شده نمی تواند آن را بیرون آورد و در نتیجه خودش را زندانی میکند. آنگاه ما برای گرفتن او نزدیکش می رویم. او که می خواهد با موز فرار کند و حاضر نیست موز را رها کند، اسیر ما خواهد شد.

نقشه مو به مو اجرا شد و میمون زندانی. عارف به سمت جوان برگشت و گفت: این موز همان گناهی است که مدعی هستی تو را رها نمی کند. و به قفسی تنگ و باریک بسته است. موز همیشه می تواند آنجا باشد. این تو هستی که باید آن را رها کنی و دستت را بیرون بکشی و خودت را از شر قفس رها کنی و دستت را بیرون بیاوری. زندانبان خود تو هستی و کلید رهایی هم در دست توست. به همین سادگی.


86/8/20
8:36 ص

وقتی به تاریخ اهل بیت نگاه می کنیم می بینم که فقط در دو مورد عبارت فداها ابوها به کار رفته است. این عبارت در برابر اوج علاقه و دلبستگی بیان می شه. یکی پیامبر گرامی اسلام(ص) به حضرت فاطمه زهرا (س) فرمود و دیگری حضرت موسی بن جعفر (ع) به حضرت فاطمه معصومه (س)

به متن زیر دقت کنید:‏
در ایام خردسالی حضرت معصومه علیهاالسلام روزی جمعی از شیعیان به مدینه وارد می شوند تا پاسخ سؤالهای خود را از محضر امام کاظم علیه السلام دریافت کنند، ولی آن حضرت در مسافرت بود. آنان پرسشهای خود را نوشتند و به خانواده امام کاظم علیه السلام دادند، ولی هنگام خداحافظی دیدند حضرت معصومه علیهاالسلام پاسخ پرسشهای آنها را نوشته و آماده کرده است. شیعیان با سرور و شادی به سوی وطن رهسپار می شوند که در مسیر راه به امام کاظم علیه السلام برخورد می نمایند و ماجرا را به عرض آن حضرت می رسانند. امام آن نوشته را از آنها می طلبد و پس از مطالعه آن مسرور گشته، سه بار می فرمایند:

«فداها ابوها؛ پدرش به فدایش باد».

منبع: کریمه اهل بیت، ص 64 - 63.


86/7/29
1:17 ع

به نام خدا و با سلام به همه دوستان عزیزی که در این مدت 40 روزه که سراغ وبلاگم نیومدم، اومدن و سر زدن و ابراز محبت کردن و سراغم رو گرفتن.

جای همه شما خالی ماه مبارک رمضان رو در شهر محمدآباد، اطراف زابل بودم. متاسفانه دسترسی به اینترنت نداشتم و حسابی دلم واسه وب تنگ شد. واسه وبلاگ و دوستان اینترنتی.

واقعا حضور طلبه ها در ایام خاص در مناطق محروم مثل زابل خیلی نیازه. امسال روحانی های اعزامی کمتر بودن. به همه دوستان طلبه سفارش می کنم که حضور خودشون رو در این گونه مناطق بیشتر و پررنگ تر کنن.

یه عده از خدا بی خبر هم به دنبال این هستن که تبلیغ در منطقه سیستان و بلوچستان از بین بره. به نظر من به شهادت رساندن حجت الاسلام مهدی توکلی در خاش هم در همین راستاست.

امیدوارم این خط مقدم جبهه تبلیغ، هیچ گاه خالی نشه. و طلاب وظیفه شناس سنگر تبلیغ، مخصوصا در این گونه مناطق رو رها نکنن.

به امید ظهور منجی عالم.


مشخصات مدیر وبلاگ
 
مهدی احمدی[122]
 

به نام خدا. طلبه ام. چندین ساله که کارهای پژوهشی انجام می دم. دو کتاب درباره شیخ محمد عبده و شیخ محمدجواد مغنیه و کتاب مأخذشناسی پیشگیری از جرم، چهل حدیث گلهای آفرینش و حدود 30 مقاله نتیجه فعالیتهای پژوهشی ام می باشد.


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ