سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

90/1/17
5:45 ع

با عرض معذرت از اینکه خیلی دیر به روز شد.

یه روز در دفتر کارم در کتابخانه حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها مشغول کار بودم که یک جوان سراسیمه وارد شد و یک نسخه خطی روی میز گذاشت و گفت یه رسید بدین و کتاب رو تحویل بگیرین و خلاصم کنین. من متعجب نگاهی بهش کردم و گفتم قضیه چیه؟ گفت این کتاب میراث پدری ماست. بعد از 14 سال که از فوت پدر می گذره، برادرم قصد داشت که این نسخه خطی رو بفروشه در حالی که وقف مطالعه طلاب هستش. باهاش درگیر شدم و کتاب رو ازش گرفتم.
بعد پیراهنش رو باز کرد و نشانه های درگیری رو نشون داد.... بعد ادامه داد... بعد از گرفتن کتاب، شیطون اومد سراغ خودم و گفت خوب خودت این کتاب رو بفروش... یه خورده قرض ها رو که می دی!... بنابراین تصمیم گرفتم بفروشمش. با یک واسطه هم قرار گذاشتم و امروز صبح قرار بود که کتاب رو بهش تحویل بدم و دو میلیون تومان هم بگیرم. اما ...
با وجودی که رنگ چهره اش تغییر کرده بود گفت: اما امروز صبح خواب دیدم که دارم از خیابانی می گذرم و عده ای از مومنین که از مسجد خارج می شدند، دنبال من افتاده و می گفتند بگیریدش دزد!... سراسیمه از خواب پریدم و متوجه شدم که فروش این کتاب و گرفتن آن پول یه جورایی دزدی محسوب می شه و مال حلال نیست. بنابراین کتاب رو تحویل بگیرین و یک رسید هم به من بدین که به داداشم هم نشان بدم که به کتابخانه حضرت معصومه سلام الله علیها اهدا کردم...


مشخصات مدیر وبلاگ
 
مهدی احمدی[122]
 

به نام خدا. طلبه ام. چندین ساله که کارهای پژوهشی انجام می دم. دو کتاب درباره شیخ محمد عبده و شیخ محمدجواد مغنیه و کتاب مأخذشناسی پیشگیری از جرم، چهل حدیث گلهای آفرینش و حدود 30 مقاله نتیجه فعالیتهای پژوهشی ام می باشد.


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ